تحولات فلسطین اشغالی با سرعت بسیار بالایی در حال رخ دادن است. برخوردهای رژیم صهیونیستی و حزب الله لبنان به شدیدترین نوع خود رسیده است اما نکته مهمی که در این تحولات بوجود آمده است، تغییر منطقه و اولویت جنگی از غزه به لبنان است. به طور ظاهری مطرح میشود که صهیونیستها برای بازگرداندن شهرک نشینان به مناطق شمالی که با توجه به حضور حزب الله تقریبا خالی از سکنه شده است، اقدام به عملیات نظامی علیه حزب الله لبنان کردهاند اما نگاهی به اتفاقات غزه نشان میدهد که صهیونیستها به هیچ وجه به اهداف خود در این باریکه از جمله آزادی گروگانها و نابودی حماس دست نیافتهاند که کار را تمام شده بدانند و تمرکز خود را به سمت شمال معطوف کنند.
تحولات جدید فلسطین اشغالی نشان از سیاستگذاری جدید اسرائیل و آمریکا برای تغییر ظاهری معادلات جنگ در این منطقه است.
تحولات فلسطین اشغالی با سرعت بسیار بالایی در حال رخ دادن است. برخوردهای رژیم صهیونیستی و حزب الله لبنان به شدیدترین نوع خود رسیده است اما نکته مهمی که در این تحولات بوجود آمده است، تغییر منطقه و اولویت جنگی از غزه به لبنان است. به طور ظاهری مطرح میشود که صهیونیستها برای بازگرداندن شهرک نشینان به مناطق شمالی که با توجه به حضور حزب الله تقریبا خالی از سکنه شده است، اقدام به عملیات نظامی علیه حزب الله لبنان کردهاند اما نگاهی به اتفاقات غزه نشان میدهد که صهیونیستها به هیچ وجه به اهداف خود در این باریکه از جمله آزادی گروگانها و نابودی حماس دست نیافتهاند که کار را تمام شده بدانند و تمرکز خود را به سمت شمال معطوف کنند.
کلید این موضوع در همین مسئله است؛ اتفاقا صهیونیستها برای تغییر توجهات خصوصا در میان شهرکنشینان و افکارعمومی جهان حملاتی را علیه حزب الله با کمک آمریکا و کشورهای غربی انجام دادهاند. به نظر میرسد تلآویو با توجه به اینکه به اهداف خود در غزه نرسیده است و در باتلاق آن گیر افتاده، سعی کرده جبهه دیگری باز و خود را معطوف به آن کند. چراکه با این شرایط به هیچ وجه حل مشکل غزه و حماس به عنوان یک گره کور امکان پذیر نیست. آخرین تحولات مربوط به جبهه غزه نشان میدهد که اسرائیل در این حوزه بسیار آسیب پذیر شده است. این آسیب پذیری در ابعاد مختلفی محسوس است. کشته شدن 9 گروگان در این حوزه سبب شد تا شهرک نشینان بیشترین فشار را بر دولت «بنیامین نتایاهو» وارد کنند.از سوی دیگر سربازان صهیونیستی در غزه بسیار آسیب پذیرتر هستند و اخبار کشته شدن گاه و بی گاه آنها توسط حماس منتشر میشود.
با این شرایط صهیونیستها بایستی فکری برای این بن بست میدانی میکردند. نبرد صهیونیستها در غزه نمیتوانست چه از لحاظ افکارعمومی و چه از لحاظ میدانی برای این رژیم عایدی داشته باشد. از سوی دیگر به نظر میرسد مثل همیشه پای آمریکا نیز در میان باشد.انتخابات آمریکا به زمان حساس خود رسیده است. دموکراتها که همواره از سوی «دونالد ترامپ» رقیب جمهوریخواهشان به کم کاری در اسرائیل متهم میشوند نیز باید اقدامی میکردند که از مظان اتهام خارج شوند.
ترامپ همواره مطرح میکند که اگر «کامالا هریس» رقیب دموکرات وی برنده انتخابات این کشور شود اسرائیل ظرف دو سال نابود خواهد شد. این موضوع ضعف شدید رژیم تلآویو در نگاه جامعه آمریکا را نشان میدهد و این مسئله را مورد تاکید قرار میدهد که سیاست دموکراتها در سرزمینهای اشغالی سببساز این ضعف شده است. دموکراتها باید این گزاره را کمرنگ و از بین میبردند.
با این شرایط بازهم غزه یک بن بست برای تغییر این نگرش و گزاره بود. بر همین اساس به نظر میرسد آمریکاییها و غرب نقشه استفاده از پیجرها و ترور فرماندهان حزب الله لبنان را طراحی و اجرا کردند تا این تصویر از بین برود.هرچند که اتفاقات بعد از آن و هدف قرار دادن شهرکهای صهیونیستی که فراتر از شمال سرزمینهای اشغالی رفت؛ شهرک نشینان بیشتری را نگران کرد. در همین رابطه، وبگاه خبری آکسیوس گزارش داد که حمله گسترده موشکی بامداد امروز حزبالله، از حیث عمق مناطق مورد هدف، بیسابقه بوده است.شبکه 12 اسرائیل نیز در گزارشی اعلام کرد: « نتانیاهو میخواست ساکنان شمال را به خانههایشان بازگرداند، اکنون باید به فکر بازگرداندن ساکنان حیفا باشد.»
این شبکه صهیونیستی مطرح کرده که بیش از یک میلیون شهرک نشین در تیررس موشکهای حزب الله قرار دارند.اینکه گفته میشود اسرائیل در پی نبرد با حزب الله لبنان است تا شهرک نشینان شمالی را به محل استقرار خود بازگردانند منطقی نیست؛ چراکه جنگ قطعا بیشتر باعث ناامنی در این مناطق میشود. اسرائیل تحت فشار گسترده مهاجرتها قرار دارد.موشک باران جدید حزب الله لبنان شعاع دایره نفوذ موشکهای آنرا از نزدیک 20 کیلومتر به 50 کیلومتر نزدیک حیفا گسترش داد. از سوی دیگر نشان داد که موضوع نابودی سکوهای پرتاب موشکهای حزب الله لبنان چندان درست نیست و این حملات تاثیر خاصی بر توان موشکی حزب الله نداشته است.
آنچه از تحرکات صهیونیستها مشخص است این رژیم در حوزه جنگ مستقیم نتوانسته به نتایج خاصی دست یابد. بیشتر اقدامات صهیونیستها در قالب عملیاتهای تروریستی (با همراهی اطلاعاتی و لجستیکی آمریکا و غرب)، بمباران شدید (که در غزه نیز به همین سمت رفته تا جایی که کارشناسان میزان بمب های ریخته شده بر سر مردم مظلوم این باریکه را بیش از جنگ های آمریکا علیه افغانستان و … می دانند ) و همچنین این اواخر استفاده از گجتها و ابزارکها مانند پیجر و تلفن همراه به عنوان ابزار تروریستی است. این سه حوزه عملکردی صهیونیستها همه و همه در حوزه عملیاتهای غیرمستقیم تعریف میشود. اسرائیل در جنگهای مستقیم با همه نابرابریها نشان داده که بسیار ضعف دارد. مقابله با حماس در این حوزه به خوبی نشان میدهد که این میزان ضعف تا چه میزان آشکار است. اسرائیل در این حوزه ماهیت خود را به عنوان یک سازمان تروریستی بیش از پیش اثبات کرده و تا به امروز تنها با پشتیبانی آمریکا دوام آورده است.