بیانیه‌ای به زبان فارسی، اما با ادبیات «آمریکایی-اسرائیلی»!

600

۱۷ فعال سیاسی و مدنی در اقدامی مشکوک، بیانیه‌ای با عنوان «راهی برای نجات ایران» منتشر کرده‌اند. حال سؤال اصلی اینجاست: «نجات از چه چیزی؟! و توسط چه کسانی؟!»
به گزارش وصال نیوز به نقل از گروه فارس پلاس: در کوران تحولات منطقه‌ای و بین‌المللی و دقیقا پس از پیروزی ایران در جنگ 12 روزه، ۱۷ فعال سیاسی و مدنی در اقدامی مشکوک، بیانیه‌ای با عنوان «راهی برای نجات ایران» منتشر کرده‌اند.
حال سؤال اصلی اینجاست: «نجات از چه چیزی؟! و توسط چه کسانی؟!»
در این بیانیه، که جمعه ۲۷ تیرماه در نشریه آلمانی اشپیگل منتشر شده، امضاکنندگان با ادعای فضای ملتهب داخلی و سایه تهدیدات خارجی تاکید کرده‌اند: «ایرانِ امروز در تقاطع بحرانی‌ترین لحظات تاریخ معاصر خود ایستاده است.»
مروری بر امضاکنندگان و محتوای بیانیه نشان می‌دهد که مسئله نه دغدغه برای مردم ایران، بلکه تلاشی است برای القای ناامیدی، ناتوانی و ضرورت تسلیم در برابر دشمنان است.
دشمنانی که خود صراحتاً بارها اذعان کرده‌اند هدفشان «فرسایش توان ملی» و «شکستن روحیه همدلی و اتحاد» در ایران است.
بیانیه اخیر،نخستین مورد از این‌گونه متون ناامیدساز نیست.طی دو سال گذشته چندین بیانیه با عناوین مشابه و با امضای چهره‌های تکراری منتشر شده است.
در این متون،سناریوی واحدی دنبال می‌شود:ترسیم تصویری سیاه و فروپاشیده از ایران،القای ناتوانی حکومت در اداره کشور،دعوت غیرمستقیم به تسلیم در برابر غرب و تجدیدنظر در اصول و نهایتاً واگذاری گفتمان آینده به کسانی که نسخه‌هایشان مکمل همان پروژه‌هایی است که سال‌ها در سطوح نظامی و اقتصادی شکست خورده‌اند.در بیانیه ۱۷ نفره نیز همان ساختار تکرار شده است.
عباراتی مانند «آینده‌ هولناک»،«فروپاشی نظم اجتماعی» و «ناامیدی فراگیر» در متن بیانیه به‌وضوح دیده می‌شوند.
اما به‌روشنی مشخص است که این مفاهیم دقیقاً همان‌هایی هستند که رسانه‌های عبری-غربی مدت‌هاست برای تضعیف روحیه مردم ایران تکرار می‌کنند.

*** از سایه جنگ تا سایه تسلیم

پس از شکست پروژه‌های نظامی علیه ایران، از حمله صدام تا اقدام نظامی اخیر آمریکا و اسرائیل، اتاق‌های فکر غربی به این نتیجه رسیدند که تنها راه تضعیف ایران، در جنگ روانی نهفته است. جنگی که از طریق عملیات رسانه‌ای، آینده‌هراسی و القای ناامیدی، سعی در شکستن انسجام اجتماعی و روحیه ملی دارد.یکی از صریح‌ترین اعترافات در این زمینه، متعلق به «موشه یعلون» وزیر جنگ پیشین رژیم صهیونیستی است. وی سال ۲۰۱۹ در مصاحبه‌ای با تلویزیون ۱۳ اسرائیل گفت:«دیگر نمی‌توان به حمله نظامی علیه ایران امید بست. باید از درون، آن‌ها را فرسوده کرد… آینده‌ای بس سیاه برایشان ترسیم کنید، خودشان فرو می‌ریزند.»این اظهارنظر به‌خوبی نشان می‌دهد که پروژه اصلی پس از شکست فشار حداکثری ترامپ، نه جنگ، بلکه «سیاه‌نمایی آینده» بوده است.در همین راستا، «نفتالی بنت» نخست‌وزیر پیشین رژیم صهیونیستی نیز در سخنرانی‌ای در اندیشکده هادسون در سال ۲۰۲۲ تصریح کرد:«باید این پیام را به مردم ایران بدهیم که هیچ افقی برایشان وجود ندارد. این کار را از طریق شبکه‌های اجتماعی، نخبگان ناراضی و فضای روشنفکری انجام می‌دهیم.»

*** آیا این هماهنگی تصادفی است؟!

در فضای رسانه‌ای ایران، چهره‌هایی حضور دارند که اگرچه در ظاهر، عنوان «فعال سیاسی» یا «روشنفکر منتقد» و «فعال مدنی» و «فعال حقوق بشری» دارند، اما نقش آن‌ها در کنار پازل دشمن، انکارناپذیر است.برخی از امضاکنندگان بیانیه اخیر، نه‌تنها سابقه همکاری و همراهی با رسانه‌های معاند فارسی‌زبان مانند BBC، منوتو، اینترنشنال و VOA را دارند، بلکه در سال های گذشته نیز در بزنگاه‌های حساس کشور، از اغتشاشات ۱۴۰۱ گرفته تا اتفاقات ژئوپلیتیکی منطقه، یا سکوت کرده‌اند یا هم‌راستای تحلیلگران اسرائیلی سخن گفته‌اند.آیا این هماهنگی تصادفی است؟! یا نشانه‌ای است از یک پروژه پنهان؟! *** آینده‌هراسیِ سازمان‌یافتهپروژه ترسیم آینده‌ای تیره برای ایران، طی سال‌های اخیر به‌شدت تقویت شده است. رادیو فردا، ارگان رسانه‌ای دولت آمریکا، در گزارش‌های تحلیلی مکرراً از واژگانی همچون «ایرانِ رو به فروپاشی»، «ایران در لبه پرتگاه» و «مردم خسته و مستأصل» استفاده می‌کند. این ادبیات، در کنار تحلیل‌هایی از امثال «توماس فریدمن» در نیویورک‌تایمز و «دنیس راس» در واشینگتن‌پست، دقیقاً همان «زبان بیانیه‌نویسان داخلی» است.برای نمونه، «دنیس راس» مشاور ارشد امنیتی دولت‌های کلینتون و اوباما، در اظهارنظری در سال ۲۰۲۳ گفته بود:«باید به مردم ایران القا کرد که راهی جز تغییر مسیر ندارند… آن‌ها اگر احساس کنند که نظام‌شان آینده‌ای ندارد، خودشان آن را ترک خواهند کرد.»همین مضمون را «یائیر لاپید» نخست‌وزیر پیشین رژیم صهیونیستی در نشست امنیتی هرتزلیا در سال ۲۰۲۳ بازگو کرد و گفت:«ما نمی‌توانیم ایران را شکست دهیم، اما می‌توانیم ایرانی‌ها را متقاعد کنیم که کشورشان دیگر جایی برای ماندن نیست.»

*** «غیاب دشمن خارجی» در بیانیه!

حال پرسش اصلی این است: وقتی این جملات با ادبیات بیانیه ۱۷ نفره تطابق کامل دارد، آیا می‌توان باور کرد که نویسندگان آن دغدغه ایران دارند؟!نکته قابل تأمل در بیانیه ۱۷ نفره این است که هیچ‌گونه تحلیل مشخصی از چرایی مشکلات، عوامل خارجی، نقش تحریم‌ها یا اقدامات خصمانه رژیم صهیونیستی در آن وجود ندارد. گویی ایران در خلأ به این نقطه رسیده و تنها راه نجات، آن چیزی است که غرب و نخبگان رسانه‌ای‌اش توصیه می‌کنند. این «غیاب دشمن خارجی» در بیانیه، خود نشانه‌ای از جهت‌گیری آن است. بیانیه‌نویسان طوری می‌نویسند که گویی آمریکا، اسرائیل، ناتو و شبکه جنگ رسانه‌ای دشمن هیچ نقشی در مشکلات در داخل ایران نداشته‌اند و تمام گناه بر گردن ساختار سیاسی در ایران است. این پاک کردن صورت‌مسئله، دقیقاً همان چیزی است که اتاق‌های فکر غربی خواهان آن‌اند: تحمیل بحران و سپس تحمیل راه‌حل از پیش‌نوشته‌شده. پیش از این، «ویلیام برنز» رئیس سابق سازمان سیا، در گزارش استماع کنگره آمریکا (مارس ۲۰۲۴) گفته بود:«ایران با وجود فشارهای بی‌سابقه، از درون نپاشید… نهادهای امنیتی و اجتماعی‌اش هنوز منسجم‌اند. باید به سراغ جنگ ادراکی و تضعیف امید عمومی رفت.»هم‌زمان، «جوزپ بورل» مسئول سابق سیاست خارجی اتحادیه اروپا در نشست سالانه ۲۰۲۴ گفت:«ایران بازیگر حذف‌ناپذیر منطقه است. نمی‌توان آن را نادیده گرفت… اما باید به گونه‌ای عمل کرد که هزینه‌های داخلی‌اش را بالا ببرد.»

*** ملت ایران هیچ‌گاه با آینده‌ای که دشمن ترسیم کرده، مرعوب نشده است

تجربه تاریخی ملت ایران ثابت کرده که این مردم با سپری کردن مقاطع سخت، مقاوم‌تر و متحدتر از قبل برمی‌خیزند. از جنگ تحمیلی هشت‌ساله گرفته تا سال‌ها تحریم و خرابکاری و تهدید، ملت ایران هیچ‌گاه با آینده‌ای که دشمن ترسیم کرده، مرعوب نشده است. آنچه دشمن با بمب و گلوله و تحریم نتوانست به دست آورد، امروز با تصویرسازی از آینده هولناک دنبال می‌کند. اما مردمی که از دل جنگ تحمیلی، تحریم‌های فلج‌کننده و حتی آشوب‌های پیچیده سربلند بیرون آمدند، به این عملیات روانی نیز پاسخ درخوری خواهند داد و آن چیزی نیست جز «ایستادگی و امید».با دنبال کردن صفحه‌ فارس پلاس، از به‌روزترین تحلیل‌ها در حوزه سیاست داخلی و خارجی باخبر شوید.