حجاب و دوقطبی‌های به هم چسبیده!

0

سخن از یک «دوقطبی به هم چسبیده‌»! است، «‌کشف حجاب‌» و «‌سختی معیشت‌» که نه فقط دو قطب متضاد نیستند بلکه هردو از یک آبشخور آب می‌خورند.

4149131

حسین شریعتمداری
مروجان کشف حجاب -و نه فریب‌خوردگان- و تحمیل‌کنندگان سختی معیشت به مردم، آبشخور واحدی دارند و هر دو طیف، کمر به دشمنی و کینه‌توزی با مردم و نظام بسته‌اند.

به گزارش وصال نیوز به نقل از مشرق، حسین شریعتمداری طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: سخن از یک «دوقطبی به هم چسبیده‌»! است، «‌کشف حجاب‌» و «‌سختی معیشت‌» که نه فقط دو قطب متضاد نیستند بلکه هردو از یک آبشخور آب می‌خورند.

۲- این روزها در بسیاری از موارد وقتی به پدیده عفت‌سوز و خانواده‌برانداز کشف حجاب اعتراض می‌شود و مقابله با این ناهنجاری ‫به قول دقیق و هوشمندانه حضرت آقا «تحمیلی»، مورد مطالبه قرار می‌گیرد، شماری از مخاطبان و متاسفانه برخی از دست‌اندرکاران، به دو قطبی تقلبی حجاب و معیشت اشاره می‌کنند و به عناد یا از سر ساده‌لوحی بهانه می‌آورند که وقتی برخی از اقشار مردم با سختی معیشت روبه‌رو هستند، سخن از مقابله با کشف حجاب جایی ندارد(!) و توضیح نمی‌دهند که؛‬

اولاً؛ کشف حجاب چه رابطه‌ای با سختی معیشت دارد؟!

ثانیاً؛ مگر تنگی معیشت با کشف حجاب از بین می‌رود؟!

ثالثاً؛ مگر همه کشف حجاب‌کنندگان از اقشار محروم و مستضعف جامعه هستند؟!

رابعاً؛ درباره کشف حجاب خانم‌هایی که از اقشار مرفه و ثروتمندان جامعه هستند، چه پاسخی دارند؟! و…

اما، یادداشت پیش‌روی نکته دیگری را دنبال می‌کند. بخوانید!

۳- با مروری هرچند گذرا بر آنچه در عرصه اقتصاد کشور در جریان است، به وضوح می‌توان دید که مروجان کشف حجاب -و نه فریب‌خوردگان- و تحمیل‌کنندگان سختی معیشت به مردم، آبشخور واحدی دارند و هر دو طیف، کمر به دشمنی و کینه‌توزی با مردم و نظام بسته‌اند. به بیان دیگر، مروجان بی‌حجابی، چه عوامل شناخته‌شده بیرونی و چه پادوهای داخلی آنها و تحمیل‌کنندگان سختی معیشت به مردم، دو لبه یک قیچی هستند و نه دو عامل جداگانه! در این‌باره گفتنی‌های مستند فراوانی هست که شنیدنی و تأسف‌خوردنی است.

فقط به‌عنوان نمونه؛

الف: متأسفانه می‌توان دید که یکی از عوامل تعیین‌کننده در افزایش قیمت کالا و خدمات، افزایش مشکوک قیمت ارز و مخصوصاً قیمت دلار است و به علت کم‌توجهی مراکز مسئول، قیمت کالا و خدمات مورد نیاز مردم به تابعی از قیمت دلار تبدیل شده است و اما، از سوی دیگر، قیمت دلار همه روزه توسط

۳ کانال اینترنتی از «هرات» و «‌سلیمانیه» و «‌دوبی» تعیین می‌شود و به صرافی‌ها و دلال‌ها ابلاغ می‌گردد! و گزارش‌های موثقی حکایت از آن دارند که این سه کانال، مستقیماً از سوی عوامل آمریکا و رژیم صهیونیستی مدیریت می‌شوند!

ب: اسناد معتبر حکایت از آن دارند که طی چند سال اخیر، میزان ارز حاصل از صادرات که مطابق قانون باید به بانک مرکزی بازگردانده شود و تاکنون بازگردانده نشده است، رقمی بیش از ۹۰‌ میلیارد دلار است! یعنی تقریباً دو برابر بودجه عمومی سالانه کشور(!).

حالا می‌توانید حدس بزنید که افزایش پی‌درپی قیمت دلار و جهش افسارگسیخته قیمت کالا و خدمات مورد نیاز مردم از کجا آب می‌خورد؟! و چه کسانی سفره مردم را کوچک‌تر و کوچک‌تر می‌کنند؟! آیا این اقدامات پلشت یکی از اصلی‌ترین عوامل مؤثر در افزایش قیمت دلار و در نتیجه، افزایش افسارگسیخته قیمت‌ها و نهایتاً سختی معیشت مردم نیست؟! از این روی به‌وضوح می‌توان نتیجه گرفت که کشف حجاب و سختی معیشت مردم دو مقوله متضاد نیستند که هریک از آنها نفی‌کننده و در تقابل با دیگری باشد.

۴- بدیهی است که منظور از برخورد با پدیده خانمان‌برانداز کشف‌حجاب، برخوردهای سخت و به‌اصطلاح بگیر و ببند نیست، چرا که اکثریت نزدیک به تمام زنان و دختران کشف حجاب‌کننده، پاره‌های تن همین مردم و خواهران و دختران ما هستند که به قول حکیمانه حضرت آقا «‌خیلی از اینها کسانی هستند که اهل دینند، اهل تضرّعند، اهل ماه رمضانند، اهل ‌گریه و دعایند، [منتها] توجّه ندارند که چه کسی پشت این سیاستِ رفعِ حجاب و مبارزه‌ با حجاب است. جاسوس‌های دشمن، دستگاه‌های جاسوسی دشمن، دنبال این قضیّه هستند. اگر بدانند، حتماً نمی‌کنند». از این روی نجات آنان از این پدیده عفت‌سوز و خانواده‌برانداز وظیفه و تکلیف شرعی و قانونی مسئولان نظام است و صدالبته عوامل مزدور دشمن حساب جداگانه‌ای دارند.

۵- مدت‌هاست، این ترجیع‌بند شنیده می‌شود که مقابله با کشف حجاب نیاز به کار فرهنگی دارد و انتظار آن است که روشنگری درباره آثار زیانبار و خسارت‌آفرین پدیده کشف حجاب، تضاد و تقابل آن با زندگی عفیفانه دینی و ملی و افشای پشت صحنه این پدیده از جمله کارهای فرهنگی باشد که باید بی‌وقفه و با دقت و برنامه‌ریزی عالمانه و دلسوزانه صورت پذیرد. و اما متاسفانه، برخلاف تاکیدهای پی‌درپی بر ضرورت کار فرهنگی، نشانه‌ای از کار فرهنگی جدی هم دیده نمی‌شود و بیم آن می‌رود که مبادا خدای نخواسته، برخی از تاکیدها بر کار فرهنگی نیز بهانه‌ای برای بی‌عملی در این زمینه باشد!

منبع: مشرق نیوز

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *